حقوق

تحقيق حقوق در مورد قتل

پيشگفتار
شروع به جرم به عنوان مفهومي جديد، در يكي يا دو قرن
اخير شكل گرفته و به عنوان نهادي جديد و مستقل در حقوق كيفري امروز مطرح
گردیده است. در گذشته آنچه كه از اهميت برخوردار بود، صرف ارتكاب جرم بود؛
به عبارتي، جرم يا ارتكاب مي يافت و يا ارتكاب پيدا نمي كرد و در صورت
اخير، مجازاتي هم بر كسي كه نتوانسته بود فعل مجرمانه خويش را به اتمام
برساند، بار نمي گرديد؛ اما، بتدريج مفهوم نظم عمومي به عنوان ملاك تعيين
جرايم و مجازاتها مورد توجه جوامع مختلف قرار گرفت؛ به گونه اي كه امروزه
هر عملي كه بتواند مراتب اخلال در نظم عمومي جامعه را فراهم نمايد، از لحاظ
اصول و قواعد حاکم بر حقوق كيفري قابليت جرم انگاري، تعقيب و مجازات را
دارد كه شروع به جرم نيز به عنوان مفهومي جديد يكي از اين موارد است.
از
نظر قانوني در كشور ايران، شروع به جرم در قانون سال 1304 و قانون مجازات
عمومي سال 1352، مورد توجه مقنن قرار گرفته بود و به عبارتي، شروع به جرم
در جنايات، خود به عنوان جرمي مستقل، قابليت تعقيب و مجازات داشت و در امور
جنحه نيز وفق ماده (23) اين قانون، منوط به تصريح در قانون گرديده بود، كه
اين معنا تا سال 1362؛ يعني، تا زمان تصويب قانون راجع به مجازات اسلامي
به قوت خود باقي بود، اما پس از آن با تصويب ماده (15) قانون راجع به
مجازات اسلامي، عنوان مستقل شروع به جرم مخدوش گرديد و مقنن آن را به عنوان
جرمي مستقل واجد تعقيب و مجازات ندانست و تنها در صورتي امكان تعقيب و
مجازات فردي كه شروع به ارتكاب جرمي كرده بود وجود داشت كه عمليات و
اقداماتي را كه وي در راستاي ارتكاب جرم مورد نظر خويش انجام مي داد، واجد
عنوان مستقل مجرمانه باشد. در سال 1370 نيز كه قانون مجازات اسلامي به
تصويب رسيد، مقنن مجدداً از همين رويه پيروي نمود؛ لذا در حال حاضر از نظر
قانوني، اصل بر عدم جرم بودن شروع به جرم محسوب است مگر در مواردي كه مقنن
خلاف آن را تصريح نموده باشد، همچون موارد شروع به كلاهبرداري و يا اينكه
همان اندازه از عمليات اجرايي، خود واجد عنوان مستقل مجرمانه باشد كه در
صورت اخیر، تعقيب و مجازات مرتكب به اعتبار ارتكاب شروع به جرمي كه ناتمام
مانده نخواهد بود، بلكه به اعتبار ارتكاب جرم تامي خواهد بود كه مرتكب در
راستاي وصول به نتيجه جرم مورد نظر خويش انجام داده است.
با توجه به مراتب مذكور، شروع به قتل عمدي
نيز علي رغم اهميت موضوع به لحاظ اخلال در نظم عمومي، از نظر قانوني غير
قابل تعقيب و مجازات مي نمود؛ چرا كه، به عنوان مثال در مواردي كه فردي به
قصد سلب حيات از مجني عليه مبادرت به پرتاب كردن وي در آب مي نمود و يا
اينكه با ريختن سم در غذاي او قصد ازهاق نفس از وي را داشت؛ ولي از مجني
عليه به عللي خارج از اراده مرتكب سلب حیات نمي گردید، از نظر قانوني غير
قابل تعقيب و مجازات بود؛ چرا كه صرف در آب انداختن كسي يا سم دادن به غير،
از نظر قانوني جرم تلقي نمي گرديد تا مرتكب آن قابل تعقيب و مجازات باشد.
نهايتاً در سال 1375، مقنن با تصويب ماده (613) ق.م.ا، شروع به قتل عمد را
به عنوان جرمي مستقل مورد توجه قرار داد و آن را واجد عنوان مستقل مجرمانه
دانست كه ما در اين مقوله، به بررسي ماده مذكور و مسئله مجازات مندرج در
اين ماده با توجه به مصاديق قابل فرض آن مي پردازيم.

دانلود فایل

دانلود فایل”تحقيق حقوق در مورد قتل”